به خيالم آن که با ياد تو
از غصه برستم
شوق وصلت
به سرم شد
و من
از شوق تو مستم
دامنت گيرم و
هرلحظه زنم بوسه به پايت
دست من گير و
برويان که مشتاق لبانت هستم
کوه يکرنگ صداقت
ز ميان برداشتي
تو گسستي ز من و
من به تو مي پيوستم
باورم شد
که در اين منزل ويرانه
جفاست
عاقبت آن شده بر من
که
ز هرساده نگاهي جستم